واپس انداختنلغتنامه دهخداواپس انداختن . [ پ َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) درنگی کردن . به تأخیر انداختن و معطل کردن . دیری کردن . (ناظم الاطباء). تأخیر. واپس افکندن . (زمخشری ).