ترجمه مقاله

واپس خزیدن

لغت‌نامه دهخدا

واپس خزیدن . [ پ َ خ َ دَ ] (مص مرکب ) عقب رفتن . کنار رفتن :
برگرفت آن آسیا سنگ و بزد
بر مگس تا آن مگس واپس خزد.

مولوی .


بعد از آنت جان احمد لب گزد
جبرئیل از بیم تو واپس خزد.

مولوی .


رجوع به واپس شود.
ترجمه مقاله