واپس رفتن
لغتنامه دهخدا
واپس رفتن . [ پ َ رَ ت َ ] (مص مرکب ) دست کشیدن . کناره کردن . || عقب کشیدن . || بازایستادن . عقب رفتن . بازرفتن . (ناظم الاطباء) :
هر که صبر آورد گردون بر رود
هر که حلوا خورد واپس تر رود.
- واپس رفتن آب دریا و رودخانه ؛ جزر.
هر که صبر آورد گردون بر رود
هر که حلوا خورد واپس تر رود.
مولوی .
- واپس رفتن آب دریا و رودخانه ؛ جزر.