واپس گریختن
لغتنامه دهخدا
واپس گریختن . [ پ َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) به عقب فرار کردن :
نکته ها چون تیغ پولاد است تیز
گر نداری تو سپر واپس گریز.
و رجوع به واپس شود.
نکته ها چون تیغ پولاد است تیز
گر نداری تو سپر واپس گریز.
مولوی (مثنوی ، دفتر اول ص 16 چ خاور).
و رجوع به واپس شود.