واپوشیدن
لغتنامه دهخدا
واپوشیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) پوشیدن :
به سرانگشت بخواهی دل مسکینان برد
دست واپوش که من پنجه نمی اندازم .
و رجوع به پوشیدن شود.
به سرانگشت بخواهی دل مسکینان برد
دست واپوش که من پنجه نمی اندازم .
سعدی (کلیات چ فروغی ص 211).
و رجوع به پوشیدن شود.