واپیچ
لغتنامه دهخدا
واپیچ . (اِ) پیچک :
رسد شانه ای تا به شمشاد پیچ
ز واپیچ و ریحان گیسوی تو.
ز واپیچ یک عشق پیچان او
دگرگون نماید درختان او.
ملاطغرا (در تعریف باغ احمدنگر از بهار عجم و آنندراج ). رجوع به پیچ و پیچ واپیچ شود.
رسد شانه ای تا به شمشاد پیچ
ز واپیچ و ریحان گیسوی تو.
ملاطغرا (از بهار عجم و آنندراج ).
ز واپیچ یک عشق پیچان او
دگرگون نماید درختان او.
ملاطغرا (در تعریف باغ احمدنگر از بهار عجم و آنندراج ). رجوع به پیچ و پیچ واپیچ شود.