ترجمه مقاله

واکشتن

لغت‌نامه دهخدا

واکشتن . [ ک ُ ت َ ] (مص مرکب ) کشتن کسی را در مبادله . (آنندراج ). کشتن در بازگشت . (ناظم الاطباء) (اشتنگاس ).
ترجمه مقاله