ترجمه مقاله

واکندن

لغت‌نامه دهخدا

واکندن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عیار. معایرة. معاورة. مطابق کردن قپانی که درست نباشد با قپانی درست تا عیب آن رفع شود. (یادداشت مؤلف ). وزنه یا پیمانه ای راکه وزن یا گنجایشش معلوم نیست با وزنه یا پیمانه ٔ درست معلومی سنجیدن : واکندن ترازوها، واکندن سنگ ها.
ترجمه مقاله