ترجمه مقاله

واکن

لغت‌نامه دهخدا

واکن . [ ک ِ ] (ع ص ) نشسته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). جالس . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || پرنده ٔ نشسته بردیوار یا چوب یا درخت . (از اقرب الموارد). || مرغ بیضه در زیر گرفته . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مرغ تخم در زیر گرفته . (ناظم الاطباء). ج ، وُکون .
ترجمه مقاله