ترجمه مقاله

وثاقی

لغت‌نامه دهخدا

وثاقی . [ وُ ] (ص نسبی )منسوب به وثاق . غلامی که با غلامان دیگر در حجره هایی متصل به سرای سلطنتی منزل داشت و آنان را وثاقیان مینامیدند. (فرهنگ فارسی معین ) : غلامان وثاقی را جدا به کوشک کهن محمودی فرودآوردند. (تاریخ بیهقی ). و به در حاجب سرای با سلاحداران گردبرگرد تخت ایستاده با غلامی صد از وثاقیان سلطان . (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله