ترجمه مقاله

وثیل

لغت‌نامه دهخدا

وثیل . [ وَ ] (ع ص ، اِ) پوست درخت خرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). لیف درخت خرما. (ناظم الاطباء). || درخت کهن سال . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || رسن دلو سست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ریسمان سست . (ناظم الاطباء). || رسن کهنه ٔ لیف خرما. (منتهی الارب ). ریسمان کهنه ٔ لیف خرما. (ناظم الاطباء). || رسن کنب سست . (منتهی الارب ). ریسمان کنب . || بچه آهوی ضعیف . || سست و ضعیف . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله