ترجمه مقاله

وحدان

لغت‌نامه دهخدا

وحدان . [ وُ ] (اِ) مقابل شایگان . (یادداشت مرحوم دهخدا) :
بود الحق «تا»ی چند دیگر از وحدان ولیک
چون ممات و چون قنات و چون زدات و چون عذات
گفتم آخر شایگان خوش به از وحدان بد
فی المثل چون حادثاث ای از ورای حادثات .

انوری .


ترجمه مقاله