وحدتی
لغتنامه دهخدا
وحدتی . [ وَ دَ ] (اِخ ) شاعری است که نظم او خالی از حال نیست . این مطلع از اوست :
گشته ام بی حال از آن خالی که بر رخسار اوست
آفرین بر صانعی کاین نقطه ٔ پرگار اوست .
گشته ام بی حال از آن خالی که بر رخسار اوست
آفرین بر صانعی کاین نقطه ٔ پرگار اوست .
(مجالس النفایس ص 76 و 251).