ترجمه مقاله

وحید

لغت‌نامه دهخدا

وحید. [ وَ ] (ع ص ) تک . (یادداشت مرحوم دهخدا). فرد و منفرد. (ناظم الاطباء). تنها و یگانه . (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). یگانه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). یکتا. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ) : از برکت درویشان محروم نماندم اگر چه وحید ماندم . (گلستان سعدی ).
- وحیدالدین ؛ یگانه در دین و فرید و یکتا در مذهب .
- وحیدالعصر ؛ یگانه ٔ روزگار :
بلی شبل و سلیلش میتوان بود
وحیدالعصر رکن الملک مسعود.

(از ترجمه ٔ محاسن اصفهان 137).


- وحید دهر و وحید عصر ؛ یکتای زمانه . نادر روزگار. (ناظم الاطباء) : در... آداب ... وحیدالدهر است . (تاریخ قم ج 4).
ترجمه مقاله