ترجمه مقاله

ورانداز

لغت‌نامه دهخدا

ورانداز. [ وَ اَ ] (اِمص مرکب ) بازدید. تخمین . (فرهنگ فارسی معین ). نگاه ژرفی است که از روی خریداری به کسی یا چیزی یا جائی کرده شود. (آنندراج ). رجوع به ورانداز کردن شود.
ترجمه مقاله