ترجمه مقاله

ورت

لغت‌نامه دهخدا

ورت . [ وَ ] (ص ) برهنه . (برهان ) (ناظم الاطباء). عریان .(برهان ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). تهی از پوشش . به ضم اول هم به نظر آمده است . (برهان ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله