ورد. [ وَ ] (پسوند) مزید مؤخر امکنه : سنگ ورد، زندورد، دیرالزندورد، بیورد، سهرورد،باماورد، اجورد، خرماورد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.