ترجمه مقاله

ورچلوزیدن

لغت‌نامه دهخدا

ورچلوزیدن . [ وَ چ ِ دَ] (مص مرکب ) خشک شدن و جمع شدن . پلاسیدن . (فرهنگ فارسی معین از فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). || جوشیدن و نفخ کردن مانند خاکی که سرکه بر آن ریزند. (فرهنگ فارسی معین از یکی بود یکی نبود چ 2 ص 127).
ترجمه مقاله