ترجمه مقاله

وریس

لغت‌نامه دهخدا

وریس . [ وَ ] (ع ص ) (ثوب ...) جامه ٔ رنگین . ورس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (آنندراج ). به ورس رنگ کرده . وریسه به همین معنی است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله