ترجمه مقاله

وزانیدن

لغت‌نامه دهخدا

وزانیدن . [ وَ دَ ] (مص ) وزاندن . به وزیدن داشتن : همچون باد و هوا و آب که خوش میوزانی و روان میکنی . (کتاب المعارف ). || دمیدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). || برزدن . (یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله