وزانی
لغتنامه دهخدا
وزانی . [ وَزْ زا ] (حامص ) وزن کردن . بارها را به ترازو یا قپان یا آلت وزن سنجیدن و وزن آنها را تعیین کردن :
ز روی حرص و طراری نیارد وزن در پیشت
همه علم خدا آنگه که بنشینی بوزانی .
ز روی حرص و طراری نیارد وزن در پیشت
همه علم خدا آنگه که بنشینی بوزانی .
سنایی .