ترجمه مقاله

وزنه

لغت‌نامه دهخدا

وزنه . [ وَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) هر سنگ یا فلز که برای سنجیدن به کار است . سنگ وزن . سنگ ترازو. سنگی که بدان چیزی را در ترازو می سنجند. (ناظم الاطباء). سنگی یا فلزی که بدان چیزی را در ترازو می سنجند.(فرهنگ فارسی معین ). || ظرف بلوری درجه داری که در آن مایعات را وزن می کنند. (ناظم الاطباء).
- وزنه دار ؛ ظرف درجه داری که درآن هر چیز مایعی را به دقت می سنجند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله