ترجمه مقاله

وساع

لغت‌نامه دهخدا

وساع . [ وَ ] (ع ص ) مرد سبک در حاجت و گرامی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || اسب جواد گرامی یا فراخ گام ، و فراخ ذراع . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). اسب فراخ گام و خر را نیز گویند. (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله