وسد. [ وُ س ُ ] (ع اِ) وسائد. ج ِ وساد، به معنی بالین و نازبالش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.