ترجمه مقاله

وشاح

لغت‌نامه دهخدا

وشاح . [ وَش ْ شا ] (ع ص ) موشِح . زاجل . زجال . تصنیف سرای . حراره گوی .کاری ساز. (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به زاجل شود.
ترجمه مقاله