ترجمه مقاله

وشکول

لغت‌نامه دهخدا

وشکول . [ وِ / وَ / وُ ] (ص ) مرد جلد و چابک و هوشیار و قوی و حریص در کارها. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). بشکول . پژکول . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به وشکلیدن و وشکریدن شود. || (اِ) جلدی و چابکی در کارها. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). و به فتح اول هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله