ترجمه مقاله

وشگون

لغت‌نامه دهخدا

وشگون . [ وِ ] (اِ) در تداول ، نشکون . نشکنج . نخجل . نشگون . نیشگون . قرض . منگش . (یادداشت مؤلف ).
- وشگون گرفتن ؛ نشگون گرفتن . شکنجیدن .
ترجمه مقاله