ترجمه مقاله

وفع

لغت‌نامه دهخدا

وفع. [ وَ ] (ع اِ) بنای بلند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بنای مرتفع و گویند زمین مرتفع. (اقرب الموارد). || ابر که از آن امید باران باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله