ترجمه مقاله

وقایة

لغت‌نامه دهخدا

وقایة. [ وَ ی َ ] (ع مص ) نگاه داشتن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). وقاء. (اقرب الموارد). || (اِمص ) حفاظت و حراست و نگهبانی و وقایت . (ناظم الاطباء). محافظت و نگهبانی . || (اِ)آنچه بدان کتاب را نگاه دارند. (اقرب الموارد). مقوای کتاب . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || قسمی از چادر ابریشمین یا پنبه ای که زنهای مشرق زمین برسر می اندازند. (ناظم الاطباء). قسمی چادر ابریشمی یاپنبه ای که زنهای مشرق زمین بر روی سر می انداختند و صورت و پایین تر از زانوها را نمی پوشانیدند. معجر زنان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). روبند زنان :
ای به کس خویش بر نورده نهاده
وآن همه داده به مویه و به وقایه .

رودکی .


و از وی [ گرگان ] جامه ٔ ابریشم سیاه خیزد و وقایه و دیبا و قزین . (حدود العالم ص 143). || پرده . حجاب :
ابر از طرف کوه برآمد دو سه پایه
از شرم به رخسار فروهشت وقایه .

منوچهری .


شدبه دادن شتاب ساقی گرم
برگرفت از میان وقایه ٔ شرم .

نظامی .


رجوع به وقایت شود.
ترجمه مقاله