ترجمه مقاله

وقر

لغت‌نامه دهخدا

وقر. [ وِ ] (ع اِ) بار گران ، یا عام است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ، اوقار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بار خر و استر، چنانکه وسق بار شتر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). خروار. (مهذب الاسماء). خربار. باری که آن را خر و استر تواندبرداشت ، و مقدار آن چهل صاع باشد. (غیاث اللغات ).
ترجمه مقاله