ترجمه مقاله

وقیرة

لغت‌نامه دهخدا

وقیرة. [ وَ رَ ] (ع اِ) گو کلان درشت که آب گرد آید در وی و مغاکی در کوه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). آبگیر درشت . (مهذب الاسماء).وقیر. || گله ٔ گوسفندان یا گوسفندان ریزه یا گله ٔ پنجصد گوسفند، یا عام است ، یا گوسفند مع سگ و خر و شبان آن . (منتهی الارب ). رجوع به وقیر شود.
ترجمه مقاله