ترجمه مقاله

ولود

لغت‌نامه دهخدا

ولود. [ وَ ] (ع ص ) گوسفندِ زاینده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، وُلد. (منتهی الارب ). || کثیرةالولد. زن بسیارفرزند. (از اقرب الموارد). زنی که فرزندان بسیار آرد. (آنندراج ) (غیاث اللغات ).
ترجمه مقاله