ترجمه مقاله

ویجین کردن

لغت‌نامه دهخدا

ویجین کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) وجین کردن . برکندن فضول گیاه زراعتی . برانداختن علفهای هرزه از بین زراعت . برچیدن و واچین کردن گیاهان زائد و هرزه از میان زراعت . رجوع به وجین کردن شود.
ترجمه مقاله