ترجمه مقاله

وی ستو

لغت‌نامه دهخدا

وی ستو. [ س ُ ] (ص مرکب ) (از: وی + ستو = ستود) ویستود. کافر. منکر. مقابل خستو به معنی معترف و مؤمن . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به ویستود شود.
ترجمه مقاله