پابسنلغتنامه دهخداپابسن . [ ب ِ / س ِن ن / س ِ ](ص مرکب ) بزادبرآمده . آنکه سنی از او گذشته باشد.- پابسن گذاشتن ؛ به سنین میان جوانی و پیری رسیدن .