پاک چهر
لغتنامه دهخدا
پاک چهر. [ چ ِ ] (ص مرکب ،اِ مرکب ) روی پاک . چهره ٔ پاک . چهر نیک :
ندانم به ایران گراید به مهر
وگر سوی توران کند پاک چهر.
بدو گفت زال ای خداوند مهر
چو اکنون نمودی بما پاک چهر.
|| (ص مرکب ) دارای چهر پاک .
ندانم به ایران گراید به مهر
وگر سوی توران کند پاک چهر.
فردوسی .
بدو گفت زال ای خداوند مهر
چو اکنون نمودی بما پاک چهر.
فردوسی .
|| (ص مرکب ) دارای چهر پاک .