پایگاهی
لغتنامه دهخدا
پایگاهی . (ص نسبی ) از مرتبتی پست . مردی از طبقه ٔ پست :
پایگاهی گر سری جوید درخت کج بود
کژ...؟ در دست استیصال بود.
هر شاگرد پایگاهی خداوند حرمت و جاهی . (جهانگشای جوینی ).
پایگاهی گر سری جوید درخت کج بود
کژ...؟ در دست استیصال بود.
سوزنی .
هر شاگرد پایگاهی خداوند حرمت و جاهی . (جهانگشای جوینی ).