ترجمه مقاله

پتر

لغت‌نامه دهخدا

پتر. [ پ َ ت َ ] (اِ) تُنُکه ٔ طلا و نقره و مس و برنج و امثال آنرا گویند که در آن اسماء و طلسمات و تعویذ نقش کنند. (برهان ). این کلمه هندی است . (رشیدی ). و صاحب غیاث اللغات گوید پتر به فتحتین پاره های آهن پهن کرده شده و این لفظ مشترک است در هندی و فارسی مگر در هندی تاء فوقانی را مشدد آورند :
هر حمایل که از آن تعبیه تعویذ زر است
بازوش ویحک از آهن پتر آمیخته اند.

خاقانی .


چشم بد کز پتر آهن و تعویذ نگشت
بند تعویذببرید و پتر باز دهید.

خاقانی .


ترجمه مقاله