ترجمه مقاله

پذیرش

لغت‌نامه دهخدا

پذیرش . [ پ َ رِ ] (اِمص ) مصدر دوم پذیرفتن . قبول . پذیرفتاری . تعهّد. تقبّل . فرمانبرداری . (برهان ) : و به بخارا شدند [ یعنی حسین طاهر و عبداﷲ صابونی ] و امیر خراسان را پذیرشها کردند به مالهاء بزرگ . (تاریخ سیستان ).
بدادو دهش دل بیارای ورای
پذیرش کن از نیکوی با خدای .

اسدی .


خردمند رو از پذیرش نتافت
بغوّاصی در بدریا شتافت .

نظامی .


ترجمه مقاله