ترجمه مقاله

پرتابیدن

لغت‌نامه دهخدا

پرتابیدن . [ پ َ دَ ](مص ) پرتاب کردن . گشاد دادن . رها کردن :
چون تیر سخن راست کن آنگاه بگویش
بیهوده مگو چوب مپرتاب ز پهنا.

ناصرخسرو.


ترجمه مقاله