ترجمه مقاله

پرزحیر

لغت‌نامه دهخدا

پرزحیر. [ پ ُ زَ ] (ص مرکب ) پراندوه . پرغم : دل ِ بنده پرزحیر است و خواستمی که مرده بودمی تا این روز ندیدمی . (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله