ترجمه مقاله

پرسی

لغت‌نامه دهخدا

پرسی . [ پ ُ ] (حامص ) این کلمه به تنهائی بکار نرود، به بعض کلمات ملحق گردد و به آنها صورت مصدری دهد مانند: احوالپرسی . بیمارپرسی .
ترجمه مقاله