ترجمه مقاله

پرشکنج

لغت‌نامه دهخدا

پرشکنج . [ پ ُ ش ِ ک َ ] (ص مرکب ) پرچین . پرشکن . پرآژنگ . پرنورد. پرانجوغ . || مجعد (موی ).
ترجمه مقاله