ترجمه مقاله

پرهوس

لغت‌نامه دهخدا

پرهوس . [ پ ُ هََ وَ ] (ص مرکب ) کسی که نفس وی بسیار خواهشهای سبک و بیجا دارد. دارای آرزوی بسیار. بوالهوس . بلهوس . مقابل کم هوس :
شور شراب عشق تو آن نفسم رودز سر
کاین سر پرهوس شود خاک در سرای تو.

حافظ.


ترجمه مقاله