ترجمه مقاله

پروکسنوس

لغت‌نامه دهخدا

پروکسنوس . [ پْرُک ْ / پ ِ رُک ْ س ِ ] (اِخ ) نام یک تن مقدونی که ناظر باروبنه ٔ اسکندر بود. وی به نقل پلوتارک ، وقتی که چاهی در ساحل جیحون میکند به چشمه ای رسید که آب آن مانند روغن بود وهمان بو و طعم را داشت و حال آنکه در این مملکت زیتون نمیروید. اسکندر به این قضیه اهمیت داد و آنرا علامت آشکاری از عنایات خدایان نسبت به خود دانست و غیب گوها گفتند که کشف مزبور دلالت میکند بر اینکه سفر جنگی پرافتخاری در پیش است (یعنی سفر هند) ولی این سفرسخت است زیرا خدایان روغن را برای رفع خستگی ها به سربازان مقدونی داده اند.
ترجمه مقاله