ترجمه مقاله

پرک پادشاه

لغت‌نامه دهخدا

پرک پادشاه . [ ] (اِخ ) حاکم جرجان بعهد سلطنت شاهرخ بن امیر تیمور.چون امیر سید خواجه از عمّال شاهرخ بهواخواهی میرزااسکندر عمر شیخ برخاست و شاهرخ به قصد او بصوب کلات حرکت کرد، امیر سید خواجه بجرجان گریخت و نزد پرک پادشاه رفت . شاهرخ منکلی تیمور نایمان را به سفارت نزدپرک پادشاه فرستاد و فرمان داد که امیر سید خواجه را در جرجان نگذارد اما پرک پادشاه فرمان شاهرخ نبرد و منکلی تیمور بسال 809 هَ . ق . در ییلاق سملقان بخدمت شاهرخ بازگشت و جواب بر وفق صواب نیاورد و بنابر آن خاقان بعزم فتح جرجان از ییلاق سملقان نهضت کرد و پرک پادشاه که مغافصةً بر لشکر خاقان تاخته بود منهزم گشت و بخوارزم گریخت و شاهرخ حکومت ولایت استراباد را به میرزا عمربن میرزا میرانشاه داد و چون در سال 810 هَ . ق . به هرات بازگشت . چون پرک پادشاه خبر معاودت شاهرخ را به هرات شنید سپاهیانی گرد آورد و به گرگان تاخت . پس شاهرخ کرت ثانی در هیجدهم جمادی الاخری سال 810 هَ . ق . بگرگان تاخت . و پرک پادشاه چون از این امر خبر یافت بجبال رستمدار گریخت و شاهرخ حکومت استراباد را به پسر خود میرزا الغ بیک سپرد و به هرات بازگشت . رجوع به حبیب السیر ج 2 صص 181 - 183 شود.
ترجمه مقاله