ترجمه مقاله

پرگال

لغت‌نامه دهخدا

پرگال . [ پ َ ] (اِ) بر وزن و معنی پرگار است که افزار دایره کشیدن باشد. (برهان ). معرّب آن فرجار است :
پای ازاین دایره بیرون ننهم یکسر موی
گر سراپای چو پرگال کنندم بدو نیم .

سلمان .


|| سامان و جمعیت و اشیاء عالم . (برهان ).
ترجمه مقاله