ترجمه مقاله

پریشان

لغت‌نامه دهخدا

پریشان . [ پ َ ] (اِخ ) نام دریاچه ای است در سه فرسخی مشرق شهر کازرون فارس میانه ٔ بلوک کازرون و بلوک نامور. طول آن گاه از یک فرسخ و نیم بگذرد و پهنای آن نزدیک به نیم فرسخ است . در سال تقریباً پانصد من ماهی از آن صید کنند.
ترجمه مقاله