ترجمه مقاله

پسادست

لغت‌نامه دهخدا

پسادست . [ پ َ دَ ] (اِ مرکب ) نسیه باشد (مقابل دستادست و پیشادست ، نقد) که بهاء متاع خریده در زمان خرید ندهند و بوقتی دیگر محوّل کنند :
ستد و داد مکن هرگز جز دستادست
که پسادست خلاف آرد و صحبت ببرد.

ابوشکور.


ترجمه مقاله