ترجمه مقاله

پسر درغوش

لغت‌نامه دهخدا

پسر درغوش . [ ] (اِخ ) یکی از شعرای دربار خضرخان بن طفغاج خان ابراهیم از ملوک ترک خانیه ٔ ماوراءالنهر بوده است . آقای قزوینی حدس میزنند که کلمه ٔ درغوش چنانکه صاحب میزان الافکار شرح معیارالاشعار خواجه ٔ طوسی گفته است لحنی است از درویش . - انتهی .ولی کتیبه ٔ داریوش و صور آن را اهالی آن نواحی نام صورت درویشان دهند و از مجموع این دو روایت بگمان من مانند میرزاآقاخان کرمانی باید گفت درویشان سکنه ٔ نواحی کتیبه ٔ داریوش و هم چنین درغوش در پسر درغوش شاید صورت مصحف و مکسّر نام دارایاوش باشد. واﷲ اعلم .
ترجمه مقاله